همشهری آنلاین- سارا جعفرزاده: درست ۲۰ سال پیش بود؛ زمانی که در محله شریعتی و عبدلآباد هیچ مرکز فرهنگی و هنری وجود نداشت و بیشتر اهالی مجبور بودند برای شرکت در کلاسهای مختلف به فرهنگسرای بهمن بروند. بسیاری هم ترجیح میدادند در خانه بمانند و از شرکت در کلاسهای هنری منصرف شوند. درست همان موقع، بانویی فعال و هنرمند تصمیم گرفت به اهالی محله در خانه خود، هنرهایی آموزش دهد که به درد آنها میخورد.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
شهریه بسیار پایین کلاسها، کیفیت بالای آموزش و از همه مهمتر، اخلاق قرآنی و روحیه مذهبی او باعث شد بیشتر اهالی برای دریافت آموزشها به خانهاش بیایند. سودابه بهرامی نزدیک به ۶۳ سال سن دارد و به گفته خودش، ۴۳ سال از وقت خود را به آموزش بانوان اختصاص داده است. سراغ این بانوی فعال و هنرمند منطقه رفتیم تا اطلاعات بیشتری از فعالیتهایش کسب کنیم. او مدتی است که به علت کسالت و بیماری در خانهاش استراحت میکند ولی با این حال خانه او هنوز هم گرم تلاوتهای قرآنی است.
ازدواج در ۱۳ سالگی
کوچهپسکوچههای محله جوادیه برای سودابه بهرامی یادآور خاطرات زیادی از دوران کودکی است. وی در اینباره میگوید: «در محله جوادیه به دنیا آمدم. در آنجا بزرگ شدم و بعد از ازدواج به محله اسنفدیاری آمدم. ۱۳ ساله بودم که با مرد مؤمن و باخدایی ازدواج کردم و حاصل ازدواج ما ۳ فرزند است. یک دختر و ۲ پسر دارم و خدا به من ۵ نوه زیبا و دوستداشتنی هدیه داده است. با اینکه اصلیت من تهرانی است اما به واسطه ازدواج با همسرم که اهل تبریز است و همصحبتی با اهالی، به زبان آذری نیز تسلط کامل دارم.»
بهرامی ادامه میدهد: «وقتی به محله اسفندیاری آمدیم، ۱۸ سال داشتم. آن زمان فقط چند خانه مسکونی در محله ساخته شده بود و ازنظر امکانات هم بسیار محروم بود اما خوشبختانه در حال حاضر محلهای آباد شده است.» وی به نبود مراکز قرآنی، فرهنگی، هنری و آموزشی در این محله اشاره میکند و میگوید: «آن زمان به خاطر افزایش مهاجرت افراد مختلف به شهر تهران، محله اسفندیاری هم پرجمعیت و شلوغ شد. متأسفانه فقط تعداد خانهها و افراد بیشتر میشد و از مراکز فرهنگی و هنری در این محله خبری نبود.»
استعدادهایی که جوانه زد
خانم بهرامی در دوران نوجوانی استعداد زیادی برای کسب مهارت در هنرهای مختلف داشت. حتی ازدواج و به دنیا آمدن فرزندان هم مانع شکوفایی استعدادهای او نشد. وی در اینباره میگوید: «نوجوان که بودم متوجه شدم علاقه زیادی به هنر دارم. این علاقه و استعداد در کارهایی مثل خیاطی و گلدوزی بیشتر دیده میشد. وقتی موضوع را با همسرم در میان گذاشتم، اجازه داد برای یادگیری این هنرها به کلاس بروم، اما شرط کرد که آموختههایم را به دیگران نیز آموزش بدهم.»
این بانوی معتمد محله اسفندیاری درباره سختیهای رفتن به کلاسهای آموزشی در آن زمان میگوید: «آن زمان نه تنها در منطقه ما، بلکه در جنوب تهران هم کلاسهای آموزشی بسیار کمی وجود داشت. به همین علت زمان زیادی برای رسیدن به کلاسهای آموزشی صرف و مسیر طولانی را طی میکردم. دوری کلاسها از محل سکونتم باعث شد بسیاری از فنون خیاطی را در خانه و با استفاده از کتاب و جزوه یاد بگیرم. بیشتر هنرها را در خانه یاد میگرفتم و بعدها برای شرکت در امتحان به مراکز فرهنگی و آموزشی میرفتم. خیاطی، گلدوزی، گلسازی، هویهکاری، بافتنی، قلاببافی، منجوقدوزی و هنرهای دیگر را هم از این طریق یاد گرفتم و سپس با شهریه پایین به بانوان محله آموزش دادم.»
خانهداری در کنار آموزش بانوان
از آنجا که همسر سودابه خانم خواسته بود تا فعالیتهایش را در خانه ادامه دهد، وی در یکی از اتاقهای خانه آموزش به بانوان را شروع کرد. بهرامی در اینباره میگوید: «آموزش را از اتاق خانهام شروع کردم تااینکه تعداد هنرجویان بیشتر شد. با همفکری اعضای خانواده، یک طبقه از خانهام را به این کار اختصاص دادیم و حالا چندسالی است که یک واحد از خانه ما تبدیل به مرکز عمومی و آموزشی شده است.»
آموزش به بانوان علاقهمند، هیچگاه بهرامی را از انجام وظایف مادری و همسرداری دور نکرده است. وی میگوید: «با برنامهریزی درست میتوان به کارهای خانه رسید و هم در کلاسهای قرآنی و هنری شرکت کرد. البته ۲ سالی میشود که به خاطر کهولت سن و بیماری، تاحدودی از کارهای هنری فاصله گرفته و آموزشها را به جوانان سپردهام. درحال حاضر بهصورت جدی آموزش قرآن و تفسیر آن را برعهده دارم.»
راهاندازی موسسه میقاتالقرآن
سودابه خانم با وجودی که کمتر از دیپلم سواد دارد، اما سواد قرآنیاش بالا است. به همین سبب توانسته با کمک دوستان خود، مجوز تأسیس کانون قرآن و عترت را از مؤسسه میقات القرآن بگیرد. وی درباره فعالیتهای این کانون قرآنی میگوید: «این کانون با کمک بچههای محله و با هدف ترویج فرهنگ قرآنی در طبقه اول خانه ما راهاندازی شد. حالا هم افتخار داریم روزانه بسیاری از خانمهای محل برای آموزش روخوانی و روانخوانی قرآن، سوادآموزی، تفسیر آیات قرآن و احکام به این کانون میآیند.»
این بانوی فعال محله شریعتی جنوبی میگوید: «این قسمت از خانهام، مهریه من به حساب میآید و با مشورت و همراهی همسرم وقف دارالقرآن شده است که آموزش رایگان قرآن را برای ذخیره شب اول قبر و آخرتم انجام میدهم. همین دعای خیر مردم برای من کافی است و هیچ چشمداشت مالی ندارم. همسر و فرزندانم نیز در حد توان به من کمک میکنند.»
خیّران و مسئولان حمایت کنند
وی که همراه همسرش تصمیم گرفته علاوه بر مهریه، ساختمان محل زندگیشان را هم وقف دارالقرآن و امور خیریه کند، از آرزوهای خود میگوید: «وقتی در دوران جوانی مشغول آموزش قرآن به بانوان بودم، از دیدن خانمهای بیهدف که برای گذران وقت در کوچه میایستادند ناراحت میشدم. دوست داشتم آنها را به آموزش و شرکت در کلاسهای قرآن جذب کنم که به یاری خدا و ائمه اطهار(ع)، در این کار موفق شدم. آرزوی دیگر من، اشتغالزایی برای خانمهای بیسرپرست است. میخواهم مؤسسه یا کانونی راهاندازی کنم تا برای زنان بیسرپرست، اشتغالزایی کند. با این کار از بیکاری و فساد جوانان محله هم جلوگیری میشود ولی نیازمند حمایتهای مالی دولت و مسئولان هستم تا وسایلی مثل چرخ خیاطی را خریداری کنم. رسیدگی به وضع این کانون و تأمین دستمزد استادان و مربیان را تا پایان عمرم به عهده میگیرم.»
وی در ادامه خطاب به خیّران محلی میگوید: «از خیّران محلی تقاضا میکنم در صورت داشتن توان مالی، از افرادی که درصدد حفظ قرآن هستند، حمایت کنند. اعزام این افراد به اردوی مشهدمقدس، پیشنهادی است که من برای تشویق حافظان قرآن به خیّران میدهم.»
برپایی اردو برای بانوان
زمانی که از سراهای محله و مراکز فرهنگی در منطقه ما خبری نبود، این سودابه خانم بود که در خانهاش را به روی اهالی باز کرد تا برای شرکت در کلاسهای قرآنی، هنری و فرهنگی گردهم آیند. حالا هم با وجود فعالیت این مراکز در منطقه، بازهم کلاسهای او پرمخاطب است. بیشک علت این موضوع گشادهرویی و اخلاق نیکوی این بانوست. وی میگوید: «هرچه دارم، از فضل خدا بوده و امیدوارم این فعالیتها که برای رضای او انجام میدهم، مورد قبول حق واقع شود.»
بهرامی از برپایی اردوهای رایگان و نیمبها هم برای بانوان صحبت میکند و میگوید: «سالهاست که با شهریه کلاسهای خیاطی و کمک چند نفر از خیّران، بانوان محله را به اردوهای زیارتی قم، جمکران، مشهد و مکانهای زیارتی اعزام میکنیم. امیدوارم مسئولان هم دربرپایی این اردوها به ما کمک کنند.»
روضه حسین(ع) برکت خانه ماست
منزل سودابه خانم در ماههای محرم و صفر تکیه و محل برپایی مراسم عزاداریسالار شهیدان میشود. وی درباره این اقدام میگوید: «اندککاری است که انجام میدهم. این کار فقط به نیت کسب رضای خداست و امیدوارم باقیات الصالحات محسوب شود. باعث افتخار ماست که صدای یا حسین(ع) در خانه میپیچد و تمام برکت زندگی ما از همین روضههاست. حتی زمانی هم که مسجد بزرگ ۱۴ معصوم در محله در حال تخریب و بازسازی بود، این خانه و دارالقرآنش میزبان نمازگزاران محله بود تا نمازجماعت اهالی برپا شود.»
بهرامی، یکی از علل موفقیت خود در کارها را همراهی و پشتیبانی همسرش اعلام میکند و میگوید: «زندگی بسیار سادهای داشتیم که با سختی فراوان آن را ساختیم. خدا را شکر میکنم که کار همسرم به برکت روضههای اربابم حسین(ع) رونق گرفت و هم اکنون مشغول فروش لوازم خانگی است.»
-----------------------------------------------------------------------------------------------
*منتشر شده در همشهری محله منطقه ۱۹ در تاریخ ۱۳۹۴/۰۸/۰۶
نظر شما